استاد پرورش مار در آستین

آخرین پستم رو داشتم می خوندم . چند تا مساله رو مطرح کرده بودم که الان نتیجه همشون رو دارم می بینم

1- یکی از دوستانم رو که آورده بودم و گند زده بود به زندگیم = دوباره این اشتباه رو کردم ! یکی دیگه رو آوردم و باز همون آش و همون کاسه ! من برای این مهاجرت کردم که از دست این آدمها خلاص بشم نمی دونم چرا باز برداشتم آوردمشون توی زندگیم ! باز صد رحمت به دوست قبلیم . هنوز باهاش در ارتباطم ! این یکی که کلا ...بی خیال !

2- رزومه ای که فرستاده بودم برای یک شرکت اوکی شد . 3 ماه مشغول به کار شدیم . اما بخاطر همین آدمی که خودم آوردمش، خودمو کشیدم کنار و برمیگردم ایران. میگید چرا؟ چون من برگردم کسی هست که پشتم باشه :) بی خونه و زندگی نیستم 

یک ضرب المثلی هست که می گه کافر همه را به کیش خود پندارد ! آدمی که حتی حقوقش رو از  زنش مخفی کرده  منو به دروغگویی متهم کرده :)

مهم نیست ، من برام 2 ماه طول میکشه تا کار مشابه رو پیدا کنم . این چیز دست نیافتنی ای برای من نیست. اما برای بقیه خیلی ایده اله ! واسه همین چسبیدن بهش. من عادت ندارم واسه لقمه نون بجنگم. دیدم محتاج تر وجود داره میدم بهش و میگذرم :)

ولی یک چیزی یادم می مونه . هیچکس به جز خانواده به دردم نخورد :)

دوستان همیشه سعی کنید با خانواده باشید . اگر هم نیستید به زمین و زمان اعلامش نکنید...