دومین هفته غربت

الان که نشستم این متنو می نویسم دو هفته شده که توی این شهرم 

روزای اول خیلی بی تاب بودم که برگردم ایران

اما الان دیگه خیلی بی تابی نمی کنم ، به شرایط جدید عادت کردم و فک می کنم دارم کم کم جا میوفتم!

امروز واسه یه شرکت دیگه رزومه فرستادم چون فکر می کردم شرایطش بهتر از این شرکته فعلیمه

شرایط سختی دارم برای مسایل بهداشتی  نه با سرویس بهداشتیش تونستم کنار بیام نه حمامش 
دنبال خونه ام که مستقل شم و از پانسیون در بیام.

امید وارم شرکت جدید قبولم کنه چون توی منطقه ایرانی نشینه و اون منطقه شیک و ارزونه ، شرایط برام بهتر میشه